قيمت خريد فروش مربا ترشي سبزي خانگي قيمت خريد فروش مربا ترشي سبزي خانگي .

قيمت خريد فروش مربا ترشي سبزي خانگي

با كافه و رستوران هاي معروف شهر مونيخ آلمان آشنا شويم

دانستني ها
 گردشگري
 
 
بدون نظر
http://rzto.ir/17d4
مونيخ آلمان سومين شهر بزرگ اين كشور و مركز ايالت بايرن و پايتخت غول خودروسازي لوكس آلماني ها يعني BMW است و سالانه ميليون ها گردشگر از سراسر جهان عازم اين شهر باستاني و تاريخي ژرمن ها مي شوند تا گشتي در موزه ها، گالري ها، قصرهاي مجلل و ديدني هاي شهر زده و با بافت معماري آلمان غير مدرن در يكي از ديدني ترين شهرهاي قاره سبز آشنا شوند. مونيخ آلمان همچون ليون فرانسه، مقصد شكم گردي اروپا بوده و توريسم  بلاگرهاي زيادي اين شهر را براي علاقمندان به نوشيدني ها و غذاهاي سنتي آلمان توصيه كرده اند. شهر مونيخ همچون سالزبورگ اتريش و پراگ چك، ديدني هاي بسيار دارد كه هفته ها براي تماشاي آن و لذت بردن از اكو سيستم طبيعي و گردشگري آن وقت نياز است.

سرويس گردشگري روزياتو براي عزيزاني كه قصد سفر به اين شهر جذاب آلمان ها را دارند، شماري از كافه ها و رستوران هاي مطرحش را معرفي كرده است كه ميتوان در سفر به اين شهر از آن ها استفاده كرد. با ما همراه باشيد.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۱۰:۰۲:۵۶ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

شما «عصبي» هستيد يا «عصباني»؟

دانستني ها
 سبك زندگي
 سلامت
 
 
بدون نظر
http://rzto.ir/17dh
عصبانيت يك احساس است. عصبي بودن يك ويژگي شخصيتي است. به اين معني كه وقتي يك نفر عصباني مي‌شود لزوما فردي عصبي به حساب نمي‌آيد. عصبانيت يك واكنش احساسي طبيعي نسبت به محرك‌هاست و هر فردي با هر ويژگي رفتاري و شخصيتي ممكن است عصباني بشود. اين يك حس كاملا طبيعي است.

اما عصبي بودن فرق دارد. وقتي از فرد عصبي صحبت مي‌كنيم در حقيقت از كسي حرف مي‌زنيم كه در زندگي خود از دوران جنيني آسيب‌هاي جدي خورده است و امروز واكنش‌هاي عصبي از خود نشان مي‌دهد و در حقيقت عصبي بودن، خصوصيت او شده است.

«عصبي» كيست؟

انسان هاي عصبي اغلب در دوران جنيني، نوزادي و كودكي مورد پرخاشگري، تنبيه، محروميت، طرد شدگي و بي‌مهري قرار گرفته‌اند. همين امر سبب مي‌شود تا فرد در بزرگسالي عزت نفس و اعتماد به نفس كافي نداشته باشد و به  اختلالات شخصيتي دچار شود.

اين افراد عموما خودشان را بي‌ارزش، نالايق، ناكافي و غير دوست‌داشتني مي‌پندارند و  اطلاعات كافي نسبت به توانايي‌ها و استعداد‌هاي خود ندارند. حتي اگر بدانند كه در زمينه‌اي استعدادي دارند هم اعتماد به نفس سالم و كافي ندارند كه بتوانند آن را باور كنند.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۱۰:۰۲:۱۳ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

با چند تست ساده و كاربردي، از وضعيت سلامتي خود باخبر شويد

سبك زندگي
 سلامت
 
 
بدون نظر
http://rzto.ir/17da
به گفته ي كارشناسان، ما براي آنكه بتوانيم به درستي از سلامت خود مراقبت كنيم، بايد هر سال يك بار چكاپ كامل انجام دهيم. با اين حال، در فاصله ي اين چكاپ هاي ساليانه هم بايد سلامت خود را كنترل كنيد. براي اين منظور، تست هاي مخصوصي وجود دارد كه  مي توانيد از آن ها براي تشخيص بيماري هاي جدي استفاده كنيد، حتي قبل از اينكه علائم اوليه ي اين بيماري ها بروز پيدا كند. در ادامه به چند تست ساده مي پردازيم كه با استفاده از آن ها مي توانيد ريسك بروز بعضي از بيماري ها را در خود ارزيابي كنيد و متوجه شويد كه به درمان تخصصي نياز داريد يا نه.

۱- بيماري قلبي و ريوي

 

انگشتان دست هايتان را مانند تصوير بالا، به شكل يك J سر و ته در آوريد و ناخن هايتان را روي هم بگذاريد. اگر بين ناخن هايتان يك لوزي كوچك مي بينيد، يعني قلب و عروق تان از سلامت كامل برخوردارند.

اما اگر هيچ فاصله اي بين ناخن هايتان وجود نداشته باشد، اين احتمالآً نشان دهنده ي چماقي شدن ناخن ها شما است. كلفت شدن انگشتان دست به اين معني است كه خوني كه در بدن شما جريان دارد، از اكسيژن كافي برخوردار نيست. كمبود اكسيژن مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد، مثل بيماري قلبي عروقي، مشكلات ريوي و مشكلات معده اي روده اي.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۱۰:۰۱:۳۶ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

راهنماي ارزشيابي مدارك تحصيلي دانش آموختگان پزشكي و دندانپزشكي خارج از كشور

علي زماني ۲ ساعت پيش
دانستني ها
 دانشگاهي
 
 
بدون نظر
http://rzto.ir/17dn
دانشجويان رشته هاي پزشكي و دندانپزشكي در دانشگاه هاي خارج از كشور اگر قصد دارند پس از دانش آموختگي، در ايران در عرصه پزشكي مشغول به كار شوند، مي بايست در دانشگاه هاي ارزشيابي شده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي تحصيل كرده و در آزمون جامع و مصاحبه در داخل كشور شركت كنند. براي بسياري از متقاضيان تحصيل پزشكي در خارج از كشور اين سوال مطرح مي شود كه مدارك آن ها پس از تحصيل چطوري ارزيابي مي شود و چه فرآيندي دارد. ما قبلا  ۲۰۰ دانشگاه آسيايي، اروپايي و آمريكايي براي تحصيل در رشته هاي پزشكي و دندانپزشكي را معرفي كرديم كه ميتوانيد در سرويس دانشگاهي روزياتو به اين اطلاعات دسترسي پيدا كنيد.

اما اگر ميخواهيد بدانيد كه روش هاي ارزشيابي مدارك علمي شما در حوزه بهداشت و  درمان چگونه است، راهنماي زير را به دقت مطالعه كنيد و اگر سوالي داشتيد، كامنت كنيد تا بررسي شود.

حتما بخوانيد:  راهنماي تحصيلي مجاني پزشكي در دانشگاه هاي آلمان

دانشگاه سنت جورج انگلستان يكي از بهترين مقصدهاي تحصيلي پزشكي در اروپا است
با افزايش تقاضا براي تحصيل يا تكميل تحصيلات در گروه علوم پزشكي در خارج از كشور ،‌هر ساله تعداد زيادي از هموطنان ما جهت تحصيل رهسپار خارج از كشور ميگردند. در اين راستا مركز امور دانشجويي وزارت بهداشت با بررسي سطح علمي و آموزشي دانشگاه ها و مراكز علمي خارج از كشور ، ليست دانشگاه هاي دارايي اعتبار جهت تحصيل را هر ساله اعلام مينمايد تا متقاضيان با انتخاب صحيح محل تحصيل ، در بازگشت به كشور جهت ارزشيابي مدرك تحصيل خود با مشكل مواجه نگردند. قابل ذكر است ليست دانشگاه هاي معتبر با بررسي هاي مستمر كه در اين خصوص به عمل ميآيد قابل تغيير است. لذا تغييرات بعمل آمده بصورت اصلاحيه يا مكمل اين مجموعه منتشر ميگردد كه در بخش دانشگاهي روزياتو مشاهده فرماييد.

اطلاعات ارزشيابي تحصيلي رشته هاي پزشكي را از معاونت آموزشي وزارت بهداشت بدست آوريد: http://dme.behdasht.gov.ir
نكات مهم براي ارزشيابي مدارك دانشجويان رشته هاي پزشكي و دندانپزشكي خارج از كشور

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۸:۳۱ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

كودكاني با خلق و خوي حيواني و وحشي (عكس)

سبك زندگي براي هر كس متفاوت است ايران ناز در طول تاريخ داستان هايي در مورد كودكان وحشي نوشته شده است. بسياري از اين داستان ها كه بعدا تبديل به فيلم و كارتون شده اند، غيرواقعي است.كودك وحشي به كودكي اطلاق مي شود كه از سنين بسيار پايين، دور از اجتماع انساني زيسته است و از مراقبت و عواطف انساني، رفتارهاي اجتماعي و از همه مهم تر زبان بشري، چيزي نمي داند.

 

كودك وحشي؟!! شايد اين ايده كه كودكاني وجود داشته باشند كه توسط حيوانات بزرگ شده اند تنها در كتاب هاي داستان و افسانه ها يافت شود. اما آيا تارزان ها فقط در دنياي قصه ها وجود دارند؟! آيا باور مي كنيد كه كودك وحشي در دنياي واقعي نيز وجود داشته و هستند كودكاني كه به هر دليلي در كودكي توسط حيوانات و در دامان طبيعت وحشي بزرگ شده اند؟

 

شايد باورش سخت باشد اما واقعيت دارد. در ادامه اين مطلب شما را با تعدادي كودك وحشي آشنا مي كنيم كه در كودكي در طبيعت رها شده و يا گم شده اند و توسط حيوانات به فرزندخواندگي قبول شده اند.

 

10- اوكسانا مالايا

 

 

 

در سال 1991، دختري به نام اوكسانا مالايا در ميان دسته اي از سگ ها پيدا شد. وي زماني كه توسط تيم نجات پيدا شد هشت سال داشت در حالي كه 5 سال قبل والدين الكلي اش فراموش كرده بودند او را به خانه ببرند. در نهايت وي براي اين كه بتواند گرم شود خود را به لانه ي سگي در آن نزديكي ها رسانده و براي 5 سال آينده همراه با سگ ها ماند.

 

پس از سال ها دور بودن از جوامع انساني، او خود را با تمامي خصوصيات و رفتارهاي سگ ها وفق داده بود. اوكسانا روي چهار دست و پا راه مي رفت، گوشت خام مي خورد، پارس مي كرد، بو مي كشيد و حتي زماني كه به نجات دهندگانش نزديك شد نيز دندان هايش را نشان مي داد.

 

كاملاً مشخص بود كه سگ هاي دسته نيز او را يكي از خودشان فرض كرده و زماني كه نجات دهندگان سعي كردند او را با خود ببرند، بقيه سگ هاي گروه به اين افراد حمله كرده و سعي در باز پس گرفتن اوكسانا داشتند. به دليل مهارت هاي زباني، اجتماعي و انساني بسيار كم اوكسانا، تلاش هاي زيادي صورت گرفت و مدت زمان زيادي طول كشيد

 

تا وي بار ديگر بتواند مانند يك انسان زندگي كند. او مجبور بود حرف زدن و راه رفتن روي پاهايش را از نو ياد بگيرد. در حال حاضر اين دختر سابقاً وحشي هنوز در يك مركز نگهداري از كودكان معلول و عقب مانده نگهداري شده و اوقات بيكاري خود را در همان مركز به نگهداري از حيوانات مي گذراند.

 

9- مارينا چاپمن

 

 

 

مارينا چاپمن در كلمبيا زندگي مي كرد كه در سن سه سالگي ربوده شده و در جنگل رها گرديد تا بميرد. وي كه در جنگل تنها مانده بود به گروهي از ميمون هاي كاپوچين برخورد كرد كه پستانداران بسيار باهوشي هستند. به مدت 5 سال وي سبك زندگي اين ميمون ها اعم از خوردن، آشاميدن، رفتار و تعامل كردن را تقليد كرده و ياد گرفت.

 

در نهايت كاپوچين ها او را در گروه خود پذيرفته و روش پيدا كردن غذا در جنگل و دوري كردن از حيوانات شكارچي براي زنده ماندن را به او ياد دادند. در نهايت گروهي از شكارچيان او را پيدا كردند اما آن ها او را با خود به يك مسافرخانه برده و همانجا رها كردند. مارينا از آن جا موفق به فرار شد و اكنون در بريتانيا زندگي مي كند و دو دختر نيز دارد. وي بعدها كتابي در مورد دوران زندگي خود با ميمون ها نوشت.

 

8- پسري كه توسط بزهاي كوهي بزرگ شد

 

 

 

در سال 1990، يك پسر نوجوان در رشته كوه هاي آند در پرو پيدا شد و هيچ كس نمي دانست كه او چگونه سر از كوهستان درآورده است. در نهايت مشخص شد كه وي از سن هشت سالگي همراه با گروهي از بزهاي كوهي بويم پرو زندگي مي كند. وي در تمام اين مدت با خوردن شير بز و ريشه گياهان و ميوه هاي وحشي توانسته بود زنده بماند. او هيچ مهارت زباني انساني نداشت اما از طريق بع بع كردن با بزهاي گروه ارتباط برقرار مي كرد.

 

دست هاي او بسيار تغيير شكل داده و توان نگه داشتن چيزي را نداشتند. پوست كف دست ها و پاهاي او نيز زخم هاي متعددي داشته و كاملاً كلفت و سخت شده بود.به دليل راه رفتن روي چهار دست و پا به مدت نزديك به يك دهه بسياري از استخوان هاي او شكل عادي خود را از دست داده بودند. در نهايت وي را براي بازآموزي به كانزاس فرستاده و اسم او را دانيل گذاشتند.

 

7- روشوم پنگ ينگ

 

 

 

روشوم در يكي از جنگل هاي انبوه شمال شرقي كامبوج و زماني كه يك روستايي متوجه غيب شدن غذاهايش شد پيدا گرديد. وي به روستاي مجاور برده شد و آنجا پدرش بر اساس زخمي كه روي صورتش بود او را شناخت. پدرش ادعا مي كرد كه روشوم حدود 20 سال پيش كه تنها 8 سال داشت مفقود شده بود. وي در اين مدت در طبيعت وحشي زندگي كرده و با حيوانات متعددي همراه شده بود،

 

از جمله ميمون ها زيرا او شيوه رفتار و راه رفتن ميمون ها را تقليد مي كرد. وي قادر به صحبت كردن نبوده و هيچ لباسي نيز بر تن نداشت. وي بارها سعي كرد كه بار ديگر به دورن جنگل فرار كند و هر بار خانواده اش مانع از اين كار مي شدند. وي در مي 2010 در نهايت موفق شد فرار كرده و به درون جنگل برود. روشوم از آن زمان به بعد ديگر مشاهده نشده است.

 

6- وانيا يودين

 

 

 

وانيا يودين در سن هشت سالگي در آپارتماني كوچك در روسيه با تعداد زيادي پرنده در قفس پيدا شد. مادرش با او مانند يكي از حيوانات خانگي اش رفتار مي كرد و در اين مدت نيز وي كاملاً رفتار پرندگان دست آموز را ياد گرفته و مانند آنان چهچهه مي زد.از آن جايي كه وي در تمام اين مدت هيچ ارتباطي با انسان نداشت، زماني كه توسط نيروهاي پليس پيدا شد نمي توانست صحبت كند.

 

اگر چه مادرش هيچگاه با وي بدرفتاري نكرده و به او غذاي كافي داده بود اما مراكز مراقبت از كودكان بد سرپرست حضانت او را از مادرش سلب كردند و او را براي بازپروري به مراكز ويزه اين كار فرستادند. در نهايت در سال 2008 مادرش توانست حضانت از پسرش را بار ديگر بدست آورده و او را در يك مركز روانشناسي بستري نمايد تا بتواند مهارت هاي انساني را ياد بگيرد.

 

5- ليوخا

 

 

 

در سال 2007، روستاييان منطقه كالوگا در مركز روسيه گزارش دادند كه پسربچه اي را در يك لانه ساخته شده از شاخه درختان در هواي يخبندان منطقه پيدا كرده اند. در نتيجه نيروهاي پليس به منطقه اعزام شدند و وقتي كه سعي كردند او را نجات دهند، پسرك دندان هايش را به آن ها نشان داده و سعي مي كرد آن ها را گاز بگيرد.

 

اين كودك وحشي نمي توانست صحبت كند. در نهايت اين پسربچه كه به نظر 10 ساله مي رسيد اما به دليل مشكلات تغذيه اي و رفتاري رشد كافي نكرده و بررسي ها نشان مي داد كه بيش از 10 سال سن دارد. ناخن هاي دست و پاي او بسيار بلند و شبيه چنگال گرگ بوده و رفتاري كاملاً شبيه آن ها داشت.

 

اين پسربچه در نهايت به بيمارستاني در مسكو منتقل گرديد و پس از تميز كردن و كوتاه كردن ناخن ها از وي نمونه خون گرفته شد. در نهايت پرسنل بيمارستان نام او را ليوخا گذاشتند. كاملاً مشخص بود كه اين پسربچه از شرايطش در بيمارستان ناراضي و ناراحت بوده و در نهايت پس از 24 ساعت از آنجا فرار كرد.

 

4- هادارا

 

 

 

در اوايل قرن بيستم ميلادي، پسربچه اي دو ساله به نام هادارا در بيابان صحرا در آفريقا از والدينش جدا شد. اين كودك بي هدف در صحرا راه مي رفت و به نظر مي رسيد كه هيچ شانسي براي زنده ماندن نداشته باشد اما در كمال ناباوري گروهي از شتر مرغ ها او را در گروه خود پذيرفتند. جالب اين كه شترمزغ ها به هيچ عنوان به انسان نزديك نشده و رابطه خوبي با انسان ها ندارند. كودك وحشي بيش از 10 سال با خانواده شترمرغ ها زندگي كرده و در نهايت زماني كه 12 سال داشت به جوامع انساني بازگردانده شد. او اكنون ازدواج كرده و بچه هايش بارها قصه هاي او در مورد دوران زندگي اش همراه با شترمرغ ها را شنيده اند.

 

3- جان سمبويا

 

 

 

جان سمبويا كودك وحشي ديگري بود كه زماني كه تنها دو سال داشته و شاهد كشته شدن مادر به دست پدرش بود به دورن جنگلي در اوگاندا فرار كرد. وي با گروهي از ميمون هاي سبز وروت روبرو شده و سه سال آينده را با آن ها زندگي كرد. بعد از اين مدت وي توسط گروهي از شكارچيان پيدا شده و به زندگي انساني بازگردانده شد. وي در ابتداي بازگشت به ميان جوامع انساني براي مدتي تنها غذاهاي گياهي خورده و نمي توانست روي پاهايش بايستد.

 

2- ايوان ميشوكوف

 

 

 

ايوان ميشوكوف يك پسربچه ي 4 ساله بود كه از شهر مسكو فرار كرد و در جنگل توسط گروهي از سگ هاي وحشي پيدا شد. وي در نهايت به رهبر گروه سگ ها تبديل شده و از مردم براي دسته سگ هايش غذا مي گرفت. سگ ها نيز در طول روز از وي مراقبت كرده و در طول شب هاي سرد نيز او را گرم نگه مي داشتند. مانند عاقبت داستان هاي اينچنيني، دو سال پس از زندگي ايوان با سگ ها، پليس وارد عمل شده و با بازگرداندن وي به ميان انسان ها باعث شد كه وي بار ديگر زندگي با موجودات دو پا را ياد بگيرد.

 

1- پسربچه گربه اي

باوركردني نيست كه گروهي متشكل از هشت گربه ولگرد يك كودك انسان را در ميان خود پذيرفته و مانند فرزند خود با او رفتار كنند. اين كودك يك ساله در خيابان هاي آرژانتين پيدا شده و معلوم نيست كه چه مدت آنجا رها شده بود اما گربه هاي ولگرد توانسته بودند او را زنده نگه دارند. آن ها دور اين كودك حلقه زده و او را گرم نگه داشته بودند و غذاي او را نيز تامين مي كردند. حتي آن ها با ليس زدن نيز بدن او را تميز مي كردند. اطلاعات بسيار كمي در مورد جزييات اين اتفاق باورنكردني مخابره شده اما چيزي كه انسان را متحير مي كند واقعيت ماجرا و مهرباني دسته اي گربه ي ولگرد است كه جان نوزاد انسان را نجات مي دهند.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۷:۵۱ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

جزئيات اولين دادگاه پرونده تجاوز ناظم مدرسه معين (عكس)

به گزارش ايران ناز پس از جنجال ماجراي آزار جنسي دانش اموزان پسر در مدرسه اي در غرب تهران , متهم پرونده دستگير شد و بتازگي اولين جلسه دادگاه وي برگزار گرديد . نخستين جلسه رسيدگي به پرونده ناظم مدرسه پسرانه معين صبح ديروز با حضور دادستان تهران و خانواده‌هاي شاكي در شعبه ششم بازپرسي دادسراي ارشاد برگزار شد.

 

رسيدگي به پرونده ناظم مدرسه، پشت درهاي بسته و با حضور دادستان تهران انجام شد.نخستين جلسه رسيدگي به پرونده ناظم مدرسه پسرانه معين صبح ديروز با حضور دادستان تهران و خانواده‌هاي شاكي در شعبه ششم بازپرسي دادسراي ارشاد برگزار شد. اين جلسه پشت درهاي بسته و در حالي برگزار شد كه به درخواست خانواده دانش‌آموزان، متهم هنگام بيان اظهارات شاكي‌ها بيرون از اتاق نگه داشته شد.

 

 

 

ناظم مدرسه معين در حال ورود به دادسرا

 

در حالي كه صبح ديروز مسئولان دادسرا از ورود خبرنگاران رسانه‌ها به‌داخل مجتمع قضايي خودداري مي‌كردند، تأكيد داشتند كه جلسه رسيدگي به پرونده غيرعلني است. اين جلسه تا ظهر طول كشيد و خانواده 7 تن از شاكي‌ها اظهارات خود را براي بازپرس پرونده و جعفري دولت آبادي -دادستان تهران- كه به لحاظ اهميت موضوع در جلسه حضور پيدا كرده بود تشريح كردند.

 

در پي آزار و اذيت تعدادي از دانش‌آموزان مدرسه پسرانه درغرب تهران، شكايت اولياي دانش‌آموزان قرباني اين جنايت عليه متهم اصلي پرونده روزچهارشنبه تسليم دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه  21 تهران – مجتمع قضايي ارشاد- شد و پس از آن 8 دانش‌آموز در اين پرونده به سازمان پزشكي قانوني تهران فرستاده شدند تا پس از معاينه و انجام آزمايشات پزشكي موضوع تعرض به بچه‌ها روشن شود.

 

**بررسي وضعيت جسمي دانش آموزان

 

دكتر احمد شجاعي، رياست سازمان پزشكي قانوني درگفت‌و‌گوي اختصاصي با «ايران» درباره اين پرونده گفت: از ميان 8 دانش‌آموزي كه از طريق دادسرا به پزشكي قانوني فرستاده شدند، فقط 6 نفر حضور پيدا كردند و با توجه به اينكه والدين و دانش‌آموزان تمايلي به معاينه فيزيكي فرزندانشان نداشتند،ما نتوانستيم معاينه‌اي انجام دهيم اما با توجه به وضعيت روحي و رواني دانش‌آموزان آنها را به روانشناس معرفي كرديم تا تحت روانكاوي قرار بگيرند.

 

وي در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به حساسيت اين پرونده چرا معاينه فيزيكي روي دانش‌آموزان انجام نشده تا ابعاد تاريك اين پرونده روشن شود، تصريح كرد: در درجه نخست اين خواست خود والدين بود و دوم اينكه دستور قاضي بر «عنداللزوم» بودن معاينه فيزيكي بود از اين‌رو ما فقط معاينات روانشناسي را روي دانش‌آموزان انجام داديم.

 

دكتر شجاعي در ادامه تأكيد كرد: پس از معاينات دقيق از ميان 6 دانش‌آموزي كه به پزشكي قانوني مراجعه كرده بودند وضعيت روحي دو تن از بچه‌ها چندان مناسب نبود و تشخيص بر اين بود كه اين دو دانش‌آموز نياز به مراقبت بيشتري دارند به همين خاطر آنها را به روانشناس معرفي كرديم تا مراحل درمانشان تكميل شود ضمن اينكه 4 دانش‌آموز ديگر مشكل حادي به لحاظ رواني نداشتند.

 

وي در ادامه افزود: در حال حاضر معاينه روان‌پزشكي از متهم صورت نگرفته است. اما در صورتي كه دادگاه اين فرد را براي معاينه به پزشكي قانوني ارجاع دهد اقدامات لازم را انجام مي‌دهيم.

 

**دانش‌آموزان از لحاظ روحي آسيب ديده‌اند

 

مهدي صابري- رئيس بخش معاينات روانپزشكي- سازمان پزشكي قانوني كشور نيز گفت: دانش‌آموزان حادثه غير اخلاقي دبيرستان تهران، براي انجام معاينات روان شناسي به پزشكي قانوني مراجعه كردندو مورد معاينه قرار گرفتند و مشخص شد كه دچار آسيب رواني شده‌اند.

 

اين دانش‌آموزان به همراه والدين خود به پزشكي قانوني مراجعه كردند و فردي از اولياي مدرسه همراه آنها نبود.وي با اشاره به اينكه اين معاينات از نظر آسيب‌هاي رواني وارد شده به اين دانش‌آموزان بود، ادامه داد: من از آسيب‌هاي جسمي مطلع نيستم، بلكه پزشكان مسئول به اين بخش بايد اعلام نظر كنند.اين دانش‌آموزان از نظر سلامت رواني به‌دليل آزارها و سوء‌استفاده‌هاي جنسي مورد بررسي قرارگرفتند، زيرا رفتارها و صحبت‌هايي در مورد مسائل جنسي با آنها صورت گرفته كه اين دانش‌آموزان آمادگي آن را نداشتند و به همين دليل آزار تلقي مي‌شود.

 

در بررسي‌ها مشاهده شد كه اين دانش‌آموزان مورد آزار قرار گرفته‌اند و شايد هم بعدها آسيب‌هاي رواني آنها ظاهر شود و در مجموع نتيجه بررسي‌ها و معاينات به دادسرا اعلام خواهد شد.

 

وي در مورد سن دانش‌آموزان مراجعه‌كننده به پزشكي قانوني هم گفت: آنان در پايه هفتم و هشتم تحصيل مي‌كنند و حدود 13تا 14 سال سن دارند.

 

صابري اضافه كرد:

 

با توجه به سؤال‌هايي كه از اين دانش‌آموزان پرسيده شد، متوجه شديم كه آنها قبلاً تجربه اذيت و آزرهاي جنسي را نداشتند و نحوه توضيحاتي كه بيان مي‌كردند، نشان مي‌داد كه نسبت به سن و سالشان از آموزش‌هاي متناسب با سن‌شان توسط خانواده در خصوص مسائل جنسي برخوردارنبودند.

 

در واقع مطالبي كه از سوي متهم به آنها گفته شده براي آنها جذاب بود و موجب كنجكاوي آنها شده و همين طور بخشي هم موجب لذت آنها بوده كه مورد استقبال قرار گرفته‌اند و از آنها سوء‌استفاده شده است.

 

**هيچ كدام از والدين رضايت نداده‌اند

 

پدر يكي از اين دانش‌آموزان در پاسخ به اين سؤال كه چرا والدين و بچه‌ها تمايلي به معاينه باليني نداشتند، گفت: ما از زماني كه پرونده را پيگيري كرديم تمايل داشتيم تا براي روشن شدن همه ابعاد پرونده هر نوع آزمايش و معاينه‌اي كه لازم است صورت گيرد.

 

از آنجايي كه در هفته گذشته – روز چهارشنبه – در راستاي پيگيري پرونده خانواده‌ها به همراه فرزندان‌شان به پليس امنيت ارجاع داده شدند، در آنجا مشاوران اين مركز هريك از دانش‌آموزان را به‌طور جداگانه مورد روانكاوي قرار دادند و در نهايت در همانجا به ما اعلام كردند كه نيازي به معاينه باليني نيست.

 

به همين خاطر هم ما بر اساس نظر كارشناسان و روانشناسان پليس امنيت نيازي به معاينه باليني نديديم.

 

با اين حال هر لحظه كه نياز باشد حاضر هستيم تا هر معاينه يا آزمايشي از بچه‌ها صورت گيرد.وي درباره نخستين جلسه رسيدگي به پرونده كه روز گذشته برگزار شد هم خاطرنشان كرد: در روزهاي گذشته برخي از والدين اظهارات‌شان را در دادگاه بيان كرده بودند و صبح روز گذشته هم ما كه 7 خانواده بوديم به همراه فرزندانمان به دادگاه مراجعه كرديم كه در آنجا هم بازپرس پرونده با يكايك دانش‌آموزان صحبت كرد و اظهارات‌شان را در پرونده ثبت كرد. البته قرار شد تا ساير خانواده‌ها هم كه بنابر هر علتي نتوانستند در دادگاه حضور پيدا كنند، در روزهاي آتي با مراجعه به شعبه ششم مجتمع قضايي ارشاد شكايات‌شان را در پرونده ثبت نمايند.

 

اين پدر در پاسخ به اين سؤال كه آيا خود متهم هم در دادگاه حاضر بود يا خير، خاطرنشان كرد: با توجه به اينكه ما از دادگاه خواسته بوديم تا متهم با بچه‌هاي ما روبه‌رو نشود، او را نديديم اما ظاهراً او وكيل گرفته تا پيگير پرونده‌اش باشد.

 

وي در اين خصوص كه اخباري مبني بر رضايت برخي از والدين منتشر شده آيا صحت دارد نيز گفت:هيچ كدام از والدين رضايت نداده‌اند و همه آنها با جديت پيگير شكايت‌شان هستند.

 

نكته‌اي كه بايد به آن اشاره كنم آن است كه متأسفانه امروز كه ما نيازمند حمايت و پشتيباني مدرسه و بخصوص آموزش و پرورش هستيم، پشت‌مان را خالي كرده‌اند و از آموزش و پرورش خبرهايي منتشر مي‌شود كه تجاوزي صورت نگرفته و مدرسه هم مدام به والدين دانش‌آموزان مي‌گويد كه يك خطاكار بوده كه ما او را اخراج كرده‌ايم و همه چيز تمام شده است. در حالي كه اين فاجعه براي ما والدين و دانش‌آموزان اين مدرسه تمام نشده است.

 

وي در پايان تأكيد كرد: با روشن شدن اين مسأله زواياي پنهان ديگري هم از عملكرد مسئولان اين مدرسه روشن شده است. به طوري كه متوجه شده‌ايم كه در اين مدرسه ساقي مشروبات الكلي و مواد مخدر هم وجود داشته و دانش‌آموزان براحتي در زنگ تفريح و در سرويس‌هاي بهداشتي اقدام به استعمال مواد مخدر يا مشروبات الكلي مي‌كردند و اين تأسفبار است كه در مدرسه‌اي كه والدين با خيالي آسوده فرزندانشان را به آنجا مي‌فرستند چنين حوادثي رخ دهد.اين مرد كه از عملكرد آموزش و پرورش ابراز نارضايتي داشت در ادامه گفت: بر خلاف عملكرد ضعيف وزارت آموزش و پرورش از دستور رهبر معظم انقلاب و رياست قوه قضائيه تشكر مي‌كنم كه تاكنون در اين مسير با صميميت همراه و ياور ما بوده‌اند.

 

ضمن اينكه ما فيلم ديگري غير از فيلمي كه در شبكه‌هاي اجتماعي دست به دست مي‌شود داريم كه متهم با صراحت به اسامي دانش‌آموزان و نوع ارتباطش با آنها اشاره كرده كه در صورت لزوم و نرسيدن به حق‌مان آن را منتشر خواهيم كرد.

 

**آموزش و پرورش از بار مسئوليت شانه خالي كرد

 

مادر يكي از دانش‌آموزان هم در خصوص اين پرونده گفت: متأسفانه آموزش و پرورش از همان ابتدا موضع خودش را روشن كرد و براحتي اخبار كذب مبني بر عدم تجاوز به دانش‌آموزان را منتشر مي‌كند. اين در حالي است كه ما فرزندان‌مان را براي تحصيل و آموزش و مراقبت به متهم پرونده نسپرده بوديم، ما بچه‌هاي‌مان را در ابتدا به آموزش و پرورش و در مرحله بعد هم به مدرسه سپرده بوديم اما وقتي هم مدرسه و هم آموزش و پرورش از بار مسئوليت شانه خالي مي‌كند ما فقط بايد متأسف شويم.

 

وي در خصوص تعداد شاكيان اين پرونده افزود: به طور قطع دانش‌آموزان بيشتري در جريان اين پرونده آسيب ديده‌اند اما برخي از والدين به‌خاطر ترس از آبرو ترجيح مي‌دهند سكوت كنند و پيگير قضيه نباشند اما من به شخصه تا پايان رسيدگي به اين پرونده و محكوم شدن متهمان آن كوتاه نخواهم آمد.

 

اين مادر در پاسخ به اين سؤال كه آيا فرزند‌تان را پيش روانشناس برده ايد، خاطرنشان كرد: فرزندم را پيش يك روانشناس بردم و او به من گفت كه به‌دنبال از بين بردن و پاك كردن اين قضيه از ذهن فرزندت نباش چون اين مسأله امكان پذير نيست و فرزندت تا پايان عمر نمي‌تواند آن را فراموش كند.اين براي من كه يك مادر هستم بسيار دردناك است.

 

مادر دانش‌آموز بزه ديده ضمن اشاره به دوربين‌هاي مداربسته مدرسه اظهار كرد: مسئولان مدرسه بايد پاسخگو باشند چرا زماني كه بچه‌ها توسط متهم مورد آزار و اذيت قرار مي‌گرفتند دوربين‌ها خاموش بوده و در هيچ حافظه‌اي ثبت نشده است. مگر نه اينكه دوربين‌ها براي ضبط تخلفات احتمالي نصب مي‌شوند پس چرا تصويري وجود نداشته؟!

 

اين مادر در پاسخ به اين سؤال كه نخستين بار چه زماني به مسأله فساد در مدرسه پسرتان پي برديد، تصريح مي‌كند:

 

چند وقت قبل فيلمي را در تلفن همراه پسرم ديدم كه در آن متهم با چند نفر از دانش‌آموزان در داخل نمازخانه نشسته بودند و ما بين‌شان حرف‌هاي ركيكي رد و بدل مي‌شد به‌طوري كه اين شخص براحتي از اعمالي كه با برخي دانش‌آموزان انجام داده تعريف مي‌كرد و بچه‌ها هم بدون هيچ تعارفي با او همكلام مي‌شدند. ديدن اين تصاوير مرا بشدت مشكوك كرد و از آن پس پيگير قضيه شدم تا اينكه پشت پرده اين فاجعه هويدا شد.

 

دومين جلسه رسيدگي به اتهام اين ناظم صبح يكشنبه در دادسراي ارشاد برگزار مي‌شود.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۶:۲۸ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

وصيت عجيب و غريب اين خانم بعد از مرگش (عكس)

در سال ۲۰۰۰ يك زن ۷۲ ساله ناتوان جان به در برده از سرطان به نام سوزان پاتر به دفتر دكتر ويكتور اسپليتز در دانشكده پزشكي كلرادو رفت. قصد او اين بود كه وصيت كند پيكرش بعد از مرگ، براي امور پژوهشي پزشكي مورد استفاده قرار بگيرد. با ايران ناز همراه باشيد

 

اين كاري است كه مخصوصا در خارج كشور بسيار معمول است. اما در اين مورد خاص سوزان نمي‌خواست كه به صورت معمول از پيكر او در كلاس‌هاي آناتومي استفاده شود يا برش‌ها و لام‌هايي بافت‌شناسي به صورت محدود از آن تهيه شود.هدف سوزان اين بود كه پيكرش در پروژه هيجان‌انگيزتري مورد استفاده قرار بگيرد. او پيكرش را به پروژه‌اي ويژه به نام پروژه Visible Human يا انسان مرئي هديه كرد.

 

بعد از مرگ بدن او به هزاران لايه بسيار نازك تبديل شد. از اين لايه‌ها و مقاطع عكس‌هاي دقيقي تهيه شد.فوت خانم سوزان پاتر در سال ۲۰۱۵ رخ داد. او در ۸۷ سالگي در پي ابتلا به بيماري پنوموني يا عفونت ريه فوت كرد. تبديل پيكر او به مقاطع نازك در حد ضخامت مو در سال ۲۰۱۷ صورت گرفت. به صورت دقيق‌تر بدن خانم سوزان به ۲۷ هزار لايه كه هر يك ۶۳ ميكرون ضخامت داشتند، تبديل شد.

 

اين كار برش و عكسبرداري با وضوح بالا مدت زيادي طول كشيد. در نهايت تصاوير تهيه شده به صورت رايگان در دسترس همه دانش‌پژوهان قرار گرفت.به اين ترتيب خانم پاتر به جمع دو اهداكننده جسد قبلي پيوست كه در همين پروژه شركت كرده بودند.

 

 

 

نشريه نشنال جئوگرافيك به همين مناسبت مقاله‌اي منتشر كرده و در آن آمده است كه پروژه انسان مرئي در سال ۱۹۸۷ شروع شد، اما كار عملي زماني شروع شد كه پژوهشكده ملي سلامت آمريكا NIH، مبلغ ۷۲۰ هزار دلار به دكتر اسپليتز و همكارش اهدا كرد. تا پيش از اين هيچ گاه تحقيقات آناتوميك اينقدر ريزبينانه صورت نگرفته بود.

 

اولين بار در سال ۱۹۹۳ يك متهم به قتل، موافقت كرد كه جسدش اهدا شود. بعد از اينكه اعدام او با تزريق سم صورت گرفت، بدن او به دو هزار لايه تقسيم شد.پس از آن يك بانوي ۵۹ ساله هم در اين برنامه شركت كرد. اين بار پيكر به ۵ هزار لايه با ضخامت ۰٫۳۳ ميليمتر تقسيم شد.

 

خانم پاتر مشكلات پزشكي متعددي داشت، عمل جراحي ماستكتومي يا برداشتن دوطرفه پستان‌ها در مورد او صورت گرفته بود و به علاوه مبتلا به ملانوم بود و عمل جراحي ستون فقرات كرده بود. به علاوه ديابت داشت و مفصل استخوان ران او هم تعويض شده بود.در يك دهه و نيم بين وصيت و مرگ، او بيكار نبود و در اين مدت دوستي خوبي با دكتر اسپليتز برقرار كرد و دانشجوهاي پزشكي را به اهميت برخوردها و ويزيت‌هاي شفقت‌‌آميز تشويق مي‌كرد.

 

در ۶۰ روزي كه صرف تقسيم و عكسبرداري از پيكر خانم پاتر شد، اعضاي گروه به موسيقي كلاسيك گوش مي‌كردند و مشغول ترسيم گل‌هاي رز روي درهاي مؤسسه تحقيقاتي شدند. آخر اينها دو وصيت ديگر خانم پاتر بود!


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۵:۴۳ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

بدنيا آمدن ترسناك ترين نوزاد دنيا (عكس)

به گزارش ايران ناز تازه ترين اخبار مربوط به تولد نوزادان عجيب الخلقه مي تواند تولد ترسناك ترين نوزاد جهان را نيز به خود اختصاص دهد ، خبر مربوط به نوزادي كه به دليل اختلال شكل گيري با چهره اي ترسناك و شبيه موجودات خيالي فضايي متولد شده استنوزادي كه هنوز نامي برايش انتخاب نشده است

 

تبديل به تيتر داغ اخبار هند شد ، تولد نوزادي عجيب الخلقه در يكي از بيمارستان هاي هندوستان كه با چشماني قرمز و برآمده ، بيني كه هيچ شباهتي به بيني انسان ندارد و دهاني كه تا كناره هاي صورتش كشيده شده است و بدون گوش.

 

“كريشما”:مادر اين نوزاد مي گويد:بعد از انكه احساس درد زايمان در من آغاز شد به بيمارستان رفتم و حوالي ساعت 4 صبح زايمان كردم ، خيلي مشتاق بودم تا نوزادم را ببينم اما زماني كه او را آوردند شوكه شدم ، تا به آن لحظه چيزي شبيه او را نديده بودم خيلي ترسناك بود اما به هر حال او فرزند من بود و حس عشق در من نسبت به او وجود داشت.

 

 

 

پدر اين نوزاد در گفتگو با خبرگزاري محلي گفته است :اين فرزند را خداوند به من داده است و تا زماني كه او زنده باشد ما از او مراقبت خواهيم كرد.او بيني غيرطبيعي دارد اما به خوبي تنفس مي كند براي همين پزشكان خطري را متوجه ادامه حيات او بيان نكرده اند.

 

ايران ناز نكته عجيب ديگري كه درباره خلقت اين نوزاد وجود دارد اين است كه او گوش هم ندارد. او به درستي تنفس مي كند و پزشكان معتقدند به احتمال زياد به زندگي خود با همين وضع ادامه خواهد داد. پدر و مادر او نيز اميد بسيار دارند كه فرزندشان زنده بماند.اين تولد عجيب باعث شده است تا مردم زيادي براي ديدن نوزاد به خانه خانواده “آليگار” بيايند.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۵:۰۶ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

با پر هزينه ترين ازدواج هاي دنيا آشنا شويد (عكس)


با پر هزينه ترين ازدواج هاي دنيا آشنا شويد (عكس)
 

در اين مطلب با ۱۰ مورد از گران‌ترين ازدواج‌هاي دنيا با ايران ناز همراه باشيد و از اين تصاوير لذت ببريد

 

۱۰- دونالد ترامپ، ملانيا ناس (۱ ميليون دلار)

 

 

 

جشن ازدواج دونالد ترامپ در پالم بيچ آمريكا در سال ۲۰۰۵ يك جشن ازدواج مجلل و پر خرج بود. تنها كيك عروسي آن‌ها ۹۰۰ كيلوگرم وزن داشت و لباس عروس با آن دنباله ۴ متري ۲۰۰ هزار دلار براي داماد تمام شد.

 

اين لباس با ۱۵۰۰ عدد سنگ تزئيني رنگي و مرواريد تزئين شده بود و وزن آن به ۲۷ كيلوگرم مي‌رسيد. بيل و هيلاري كلينتون از مدعوين اين جشن بودند و چندين خواننده و شعبده باز در آن برنامه اجرا كردند. دونالد ترامپ پيش از اين چند بار ازدواج كرده بود، ولي هزينه هيچ يك از آن‌ها به پاي اين عروسي نمي‌رسيد.

 

۹- تام كروز، كيتي هولمز (۲ ميليون دلار)

 

 

 

مراسم ازدواج تام كروز سوپراستار هاليوود و همسرش كيتي هولمز هنرپيشه آمريكايي در روز ۱۸ نوامبر سال ۲۰۰۶ در يك قصر قديمي قرن پانزدهمي به نام اودسكالچي كه يكي از اماكن توريستي و زيباي كشور ايتاليا است، برگزار شد.

 

لباس پرشكوه عروس توسط مزون آرماني و شخص جورجيو آرماني طراحي شد. فوربس نام اين مراسم را بلافاصله در زمره گران قيمت‌ترين مراسم ازدواج دنيا به ثبت رساند.

 

8- اليزابت هارلي، آرون نايار (۲/۵ ميليون دلار)

 

 

 

اليزابت هارلي هنرپيشه آمريكايي و آرون نايار وارث صنعت منسوجات هندي در روز ۲ مارس سال ۲۰۰۷ در يك جشن ۸ روزه كه در دو قاره آسيا و اروپا به وقوع پيوست، پيوند زناشويي بستند.

 

جشن آن‌ها با حضور خانواده و دوستان هارلي در قصر سودلي در گلاسكوشاير انگليس و براي فاميل نايار در قصر اوميدباوان در جادپور هند برگزار شد. هارلي در جشن هندي با لباس‌هاي سنتي هندي حاضر شده بود و مراسم به شكل سنتي اين كشور برگزار شد.

 

7- پل مك كارتني، هيترميلز (۳ ميليون دلار)

 

 

 

پل مك كارتني خواننده براي بله گرفتن از دختر مورد علاقه خود هيترميلز و مراسم ازدواج با او كه در سال ۲۰۰۳ در شهر گلاشلوي ايرلند برگزار شد، ۳ ميليون دلار خرج كرد. ۳۰۰ مهمان شاهد اين ازدواج بودند و از برنامه‌هاي آن آتش بازي، نمايش و البته يك شام مفصل بود.

 

مراسم ازدواج روي يك كشتي تفريحي زيبا كه خود ۲۰ ميليون دلار قيمت داشت برگزار شد. متاسفانه اين زندگي پر خرج زناشويي زياد طول نكشيد و آن‌ها در سال ۲۰۰۸ از يكديگر جدا شدند. اما طلاق آن‌ها هم پر خرج بود، زيرا پل مك كارتني مجبور شد ۵۰ ميليون دلار به هيترميلز بپردازد.

 

۶- ليزا منيلي، ئيويد گست (۳/۵ ميليون دلار)

 

 

 

اين مراسم ازدواج روز ۱۶ مارس ۲۰۰۲ در كليسايي در منهتن برگزار شد. بيش از ۸۵۰ نفر در اين جشن حاضر بودند. كيك ازدواج آن دو ۱۲ طبقه بود و ۶ فوت ارتفاع داشت.

 

تنها هزينه همين كيك ۴۰ هزار دلار گزارش شد. بيش از ۷۰۰ هزار دلار هم صرف خريد گل شد. البته اين هزينه هيچ كمكي به استحكام زندگي مشترك اين زوج پا به سن گذاشته نكرد و آن‌ها يك سال بعد از يكديگر جدا شدند.

 

۵- دلفينه آرنولت، الساندرووالارينو گانسيا (۷ ميليون دلار)

 

 

 

روز ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۵ دلفينه آرنولت دختر برنار آرنولت تاجر بزرگ فرانسوي با الساندرووالارينو گانسيا صاحب ارثيه بزرگ پدري‌اش در كوت دوآزور فرانسه پيوند زناشويي بست.

 

عروس لباس شب ازدواج خود را به يك مزون شهير طراح مد كه صاحب آن ژان گاليانو است، سفارش داده بود. تالار عروسي با ۵۰۰۰ گل رز سفيد تزئين شده بود و برخي از مدعوين سرشناس اين عروسي اليزابت هارلي و كارل لاگرفلد بودند. اين جشن به عنوان ازدواج سال معروف شد.

 

۴- وين روني، كالين مك لافلين (۱۵ ميليون دلار)

 

 

 

مراسم ازدواج كالين مك لافلين مجري تلويزيوني و تهيه كننده انگليسي و وين روني ستاره فوتبال انگليس و باشگاه منچستريونايتد، روز ۱۲ ژوئن ۲۰۰۸ در شهر پورتوفينو در ايتاليا انجام شد. اين زوج ۵ ميليون دلار از مجله OK دريافت كردند تا آن‌ها مجوز انتشار تصاوير و مطالب مربوط به اين مراسم را بگيرند.

 

جشن ازدواج روي يك كشتي تفريحي زيبا به مدت ۴ روز برگزار شد و ۶۴ مهمان در آن حضور داشتند كه همگي با هواپيما‌هاي جت اختصاصي به محل پرواز كرده بودند.

 

نكته عجيب اين ازدواج پر هزينه آن است كه اين عروس و داماد يك مراسم عقد ساده و معمولي داشتند و شام به همه پيتزا دادند، ولي هزينه‌هاي ديگر سر به فلك مي‌كشيد ازجمله لباس عروس كه توسط يك مزون سرشناس و گران قيمت طراحي و دوخته شده بود، طبق گزارشات ۳ ميليون دلار مي‌ارزيد.

 

۳- ويكرام چاتوال، پريا ساچدو (۲۰ ميليون دلار)

 

 

 

ويكرام چاتوال پسر هتلدار ثروتمند هندي در نيويورك در روز ۱۸ فوريه ۲۰۰۶ با پريا ساچدو هنرپيشه هندي ازدواج كرد. مراسم ازدواج اين دو ۱۰ روز به طول انجاميد و در سه شهر مختلف هند (بمبئي، اودايپور و دهلي) برگزار شد.

 

۶۰۰ مهمان از ۲۶ كشور جهان به اين جشن ازدواج دعوت شده بودند و همگي با هواپيما‌هاي جت خصوصي به محل جشن رفتند. از جمله مدعوين اين جشن بيل كلينتون و نائومي كمبل بودند.

 

۲- آلكساندرا كوكوتوويچ، آندري ملنيچنكو (۳۰ ميليون دلار)

 

 

 

آندري ملنيچنكو ميلياردر روسي و مؤسس بانك MDM در روز ۳ سپتامبر ۲۰۰۵ با آلكساندرا كوكوتوويچ ملكه زيبايي يوگسلاوي پيوند زناشويي بست. اين مراسم در تالار ساحل كوت دوآزور در فرانسه برگزار شد.

 

مراسم عقد، در يك كليساي مجلل و با همراهي يك تك نواز انجام شد و در شب جشن دو خواننده معروف آمريكايي با پرواز‌هاي مجزا با هواپيما‌هاي خصوصي جت به تالار رفتند و برنامه اجرا كردند. دستمزد هريك از اين خواننده‌ها ۳/۶ ميليون دلار بود.

 

1- وانيشا ميتال، آميت باتيا (۷۸ ميليون دلار)

 

 

 

در حال حاضر ركورددار گران‌ترين مراسم ازدواج در سراسر دنيا ازدواج وانيشا ميتال دختر ميلياردر معروف هندي، لاكشمي ميتال و آميت باتيا بانكدار و سرمايه گذار است. اين مراسم در تالار ورساي كه يك تالار قرن هفدهمي مجلل در فرانسه است در روز ۱۸ نوامبر ۲۰۰۶ برگزار شد.

 

اين جشن مجلل و پر زرق و برق بلافاصله توسط سايت معتبر فوربس به عنوان گران‌ترين ازدواج به ثبت رسيد و در حال حاضر به همين عنوان در كتاب ركورد‌هاي گينس موجود است. اين مراسم ۵ روز به طول انجاميد.

 

از جمله هزينه‌هاي آن عبارتند از: كارت دعوت‌هاي ۲۰ صفحه‌اي در قالب يك كتاب نقره‌اي، ۱۰۰ نوع غذاي مختلف تهيه شده توسط سرآشپز برجسته كلكته، نوشيدني‌هايي به ارزش ۱/۵ ميليون دلار و البته هزار نفر مهمان كه شاهد اين عروسي به ياد ماندني بودند.
 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۴:۰۲ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)

بعد از دفن، چه اتفاقي براي بدن مي افتد


بعد از دفن، چه اتفاقي براي بدن مي افتد
 

مرگ اتفاقي كه همه ما بايد منتظرش باشيم تعميم اين مساله دشوار است كه چگونه مردم نسبت به موضوع مرگ واكنش نشان مي دهند، زيرا هر يك از ما منحصر به فرد هستيم، اما به طور كلي از فكر مرگ و مير خودمان احساس ناراحتي مي كنيم.

 

با اين حال، چيزي كه اغلب اين اضطراب را مي سازد، تفكر در مورد فرآيند مرگ و ترس از مرگطولاني مدت يا دردناك است، نه وضعيت مرده بودن. با وجود گذراندن يك عمر در يك بدن و انجام بهترين تلاش براي مراقبت از آن، به نظر مي رسد كه برخي از ما تعجب مي كنند كه چه اتفاقي براي بقاياي فيزيكي آن ها بعد از مرگ مي افتد.

 

مرگ چطور اتفاق مي افتد و بعد از مرگ چه مي شود؟

در لحظه مرگ:

ما اغلب لحظه مرگ را لحظه اي مي دانيم كه ضربان قلب و تنفس متوقف مي شود. با اين حال، ما در حال آموزش هستيم، و مرگ يك اتفاق فوري نيست. اكنون تصور مي شود كه مغز ما به مدت 10 دقيقه پس از مرگ به كار خود ادامه مي دهد، به اين معني كه مغز ممكن است به طريقي از مرگ ما آگاه باشد.

 

با اين حال، اين تحقيق تنها مقدماتي است.در محيط بيمارستان، چند مورد براي تعريف مرگ وجود دارد. اينها شامل عدم وجود پالس قلب، عدم وجود تنفس، عدم واكنش ، و نبود تنگ نشده مردمك چشم در پاسخ به نور است.

 

در شرايط اضطراري، پرستاران به دنبال 5 نشانه مرگ برگشت ناپذير هستند تا تعيين كنند چه زماني به هوش نيامده است.تعريف مرگ مغزي شامل نبود واكنش هاي مغزي، عدم توانايي تنفس بدون دستگاه تنفس و عدم واكنش عصبي است، اين تشخيص براي اعلام مرگ قانوني، مانند قبل از اهداي عضو، مورد استفاده قرار مي گيرد.بعد از مرگ، جدول زماني فرايندهاي فيزيكي به شرح زير است:

 

1 ساعت بعد از مرگ:

در لحظه مرگ همه عضلات بدن آرام مي شوند، چيزي به نام شل شدن اوليه. در حالي كه پلك تنش خود را از دست مي دهند، مردمك منبسط مي شود، فك ممكن است باز شود، و مفاصل و اعضاي بدن انعطاف پذير هستند.

 

با از دست دادن تنش در ماهيچه ها، پوست شل خواهد شد كه مي تواند باعث برجسته شدن مفاصل و استخوان هاي بدن مانند فك يا باسن شود.قلب انسان بيش از 2.5 ميليارد بار در طول عمر متوسط انسان زده صده است، در حدود 5.6 ليتر (6 ليتر) خون از طريق سيستم گردش خون، مي تپد.

 

در عرض چند دقيقه بعد از تپش قلب، فرآيندي به نام پالور مورتيز باعث مي شود كه رنگ خاكستري معمولا رنگ ملايمي به هنگام تخليه خون از رگ هاي كوچك تر در پوست ايجاد شود.هم زمان، بدن از دماي طبيعي 37 درجه سانتيگراد (98.6 درجه فارنهايت) خنك مي شود تا اينكه به دماي محيط اطرافش برسد.

 

چگونگي تجزيه بدن بعد از مرگ

اين كاهش در دماي بدن به صورت تصاعدي خطي رخ مي دهد:

دو درجه سانتيگراد در ساعت اول؛ يك درجه بعد از آن يك درجه هر 2 ساعت يكبار. كاهش پيش بيني شده دماي بدن در طول الگريتم مورتيز مي تواند به پزشكان قانوني در مورد زمان مرگ كمك كند، با فرض اينكه بدن به طور كامل خنك شده يا در معرض سرماي شديد محيطي قرار نگرفته باشد.با شل شدن ماهيچه ها، لحن اسپانكتر كاهش مي يابد و ادرار و مدفوع از بين خواهند رفت و بيرون مي ريزند.

 

2 تا 6 ساعت بعد از مرگ:

چون قلب ديگر خون پمپ نمي كند، جاذبه شروع به كشيدن آن به مناطق پايين و نزديك به زمين مي كند، فرايندي به نام ليور موريتز.اگر بدن به اندازه كافي دست نخورده باقي بماند (براي چند ساعت)، قسمت هايي از آن كه به زمين نزديك تر هستند، مي توانند تغيير رنگ به قرمز – بنفش (شبيه به كوفتگي)دهند و انباشته شدن خون را ايجاد كنند.

 

تقريبا در ساعت سوم پس از مرگ:

تغييرات شيميايي درون سلول هاي بدن باعث مي شود كه همه عضلات منقبض شوند. كه به نام ريگور مورتيز يا سفت شدن معروف است. اولين ماهيچه هاي آسيب ديده، پلك ها، فك و گردن خواهد بود. در چند ساعت بعد، ريگور مورتيز يا سفت شدن به صورت و پايين سينه، شكم، بازوها و پاها پخش خواهد شد و بالاخره به انگشتان دست و پا مي رسد.

 

به طور شگفت انگيزي، رسم قديمي قرار دادن سكه روي پلك هاي شخص مرده ممكن است ناشي از تمايل به بسته نگه داشتن چشم ها از زماني باشد كه ريگور مورتيز زودتر آن ها را تحت تاثير قرار مي دهد. هم چنين براي كودكان و نوزادان كه به خاطر تود عضلاني كوچك تر اين كار برايشان غيرمعمول است.

 

7 تا 12 ساعت بعد از مرگ:

حداكثر سفتي ماهيچه در بدن بعد از حدود 12 ساعت به خاطر ريگور مورتيز يا سفت شدن، رخ مي دهد، اگر چه اين تحت تاثير سن قرار دارد، اما شرايط فيزيكي، جنسيت، درجه حرارت هوا و عوامل ديگر نيز موثر هستند.در اين مرحله، حركت دادن اعضاي جسد دشوار است. زانوها و آرنج هايش كمي خم خواهند شد و انگشتان يا انگشتان پا مي تواند به طور غير معمول كج و معوج به نظر برسد.
بعد از مرگ چه اتفاقي براي بدن مي افتد؟

 

12 ساعت يا بيشتر پس از مرگ:

پس از رسيدن به حالت حداكثري ريگور مورتيز، ماهيچه ها به دليل ادامه تغييرات شيميايي در سلول ها و پوسيدگي داخلي بافت، شروع به شل شدن مي كنند. اين فرآيند كه با نام شل شدن شناخته مي شود در طول يك دوره از يك تا سه روز اتفاق مي افتد و تحت تاثير شرايط خارجي مثل دما قرار مي گيرد.

 

(سرد شدن اين فرآيند را كاهش مي دهد)در طول شل شدگي دوم، پوست شروع به چروك شدن مي كند و اين توهم را ايجاد مي كند كه موها و ناخن ها در حال رشد هستند. سپس ريگور مورتيز يا سفت شدن در جهت مخالف پخش خواهد شد – از انگشتان دست و پا به صورت پيش مي رود- بيش از يك دوره 48 ساعته.زماني كه مرحله شل شدن دوم كامل مي شود، همه ماهيچه هاي بدن دوباره آرام خواهند شد.

 

خلاصه:

از زمان مرگ، تغييرات فيزيكي در بدن شروع به رخ دادن مي كنند.” ريگور مورتيز” يا سفت شدن بدن حدود سه ساعت پس از مرگ شروع مي شود و حداكثر تا 12 ساعت پس از مرگ ادامه مي يابد.از حدود 12 ساعت به بعد، دوباره بدن شل مي گردد، درست مانند زماني كه در زمان مرگ بود.

 

برخي افراد نمي خواهند در مورد تغييرات بدن در بعد از مرگ فكر كنند، در حالي كه ديگران مي خواهند بدانند. افراد متفاوت هستند، و اين يك تصميم بسيار شخصي است.با اين حال، براي كساني كه مي خواهند بدانند، ما در حال يادگيري اين هستيم كه تغييرات بدني منجر به مرگ و پس از مرگ به سادگي تجزيه تصادفي نمي شود. بدن هاي ما در واقع براي از كار افتادن و مردن در زماني برنامه ريزي شده طراحي شده اند.

 

7 چيز ديگري كه بعد از مرگ در بدن شما اتفاق مي افتد:

 

1. مو و ناخن ها شما ظاهرا رشد مي كنند:

ممكن است شنيده باشيد كه پس از مرگ، مو و ناخن هاي شما به رشد خود ادامه مي دهند. اين دقيقا اينگونه نيست، اما نزديك به اين مورد است.

 

2. بدن شما مي تواند حالت صابوني يا واكسي پيدا كند:

اين اتفاق براي همه نمي افتد، اما اگر تابوت يا قبر شما منافذ باز داشته باشد، مخلوطي از خاك قليايي و آب مي تواند وارد جعبه شوند و چربي شما را به صابون تبديل كنند.
تغييرات بدن بعد از مرگ

 

3. شما ممكن است ادرار يا مدفوع كنيد:

گوش كنيد، اين قشنگ نيست، اما حقيقت دارد. زماني كه مغزاستخوان شما، جايي كه شما را زنده نگه مي دارد، از انجام فعاليت كاري اش رها مي شود و بخشي از مغز شما كه كنترل ماهيچه را كنترل مي كند، از كار مي افتد، همه ماهيچه ها شل مي شوند.

 

به اين معني كه اگر مثانه و يا روده ها قبل از مرگ پر بوده باشند، ممكن است بعد از مرگ خالي شوند و دستشويي را دفع كنند. كمي خجالت آور است كه پيش از مرگ فكر كنيد، كه اين اتفاق مي افتد، اما اين اتفاق مي افتد.

 

4. آنزيم ها شروع به هضم سلول هاي شما مي كنند:

زماني كه سلول هاي شما دريافت اكسيژن را متوقف مي كنند، بيشتر و بيشتر اسيدي مي شوند، كه در عرض چند دقيقه پس از مرگ رخ مي دهد. سپس بعد از آن، آنزيم ها مي آيند و به “هضم” غشاي سلول ها قبل از اينكه به بقيه بدن نشت كرده باشند، مي كنند، كه اگر به آن فكر كنيد – ديگر غشا سلولي وجود ندارد كه سلول ها را نگهداري كند. اين نقطه زماني است كه تجزيه واقعا شروع مي شود

 

5.بدن شما به رنگ بنفش برمي گردد:

وقتي مي ميريد، خون در بدن شما پمپاژ نمي شود. با توجه به هشدار علمي، از آنجايي كه خون شما ديگر قادر به پمپ شدن در طول بدن نيست، در نقاط ويژه اي پوست شما يك ته رنگ بنفش بدست مي آورد. مثل كبودي ها، اما وسيع تر و قوي تر، برعكس پوست خيلي خيلي رنگ پريده جاهاي ديگر.

 

6. شما هنوز ممكن است صداهايي توليد كنيد:

ممكن است فكر نكنيد كه بعد از مرگ، شما هنوز هم مي توانيد برخي صداهاي ناله مانندي را ايجاد كنيد، اما واقعا مي توانيد.

 

7. چين و چروكتان صاف مي شود:

در مقاله فوق، معلوم شد كه پس از مرگ ماهيچه هاي پيشاني شما آرام مي شوند، به اين معني است كه خطوط و چروك هاي پوست شما صاف مي شوند. اين، ظاهرا شرايط مشابهي را براي نحوه كار بوتاكس در صورت شما نشان مي دهد و پس از مرگ نسبتا سريع اتفاق مي افتد.

 

به طور كل بعد از مرگ در بدن چه اتفاقي مي افتد؟ نگاهي از نمايي ديگر:

كار كردن مغز اول صعود مي كند و سپس مي ايستد.
دماي بدنتان هر ساعت 1.6 ℉ كاهش مي يابد تا به دماي اتاق برسد.

سلول هاي شما در اثر نبود اكسيژن كم كم مي ميرند، سپس مي شكنند و نشت مي كنند – اين شروع روند تجزيه است.
كلسيم در ماهيچه ها رشد مي كند و مي رود و باعث تنش مي شود.

اين انقباض يا “ريگور مورتيز” حدود 36 ساعت طول مي كشد.
بالاخره ماهيچه ها آرام مي شوند، كه اين باعث دفع دستشويي شما مي شود.

جاذبه زمين خون را به سمت پايين مي كشد، و باعث مي شود پوست خيلي رنگ پريده با لكه هاي قرمز شود.
پوست شما در اثر كم آبي چروك مي شود، ناخن و موهايتان انوار رشد مي كنند.

شما كم كم بوي خيلي وحشتناكي مي دهيد، به دليل اينكه بدن مواد شيميايي مانند پوترسين / كاداورين آزاد مي كند.
در بدنتان لكه هاي سبزي به وجود مي آيد، به دليل اينكه آنزيم هاي موجود در اعضاي بدن در حال هضم كردن خودشان هستند، كه معمولا با كمك باكتري ها اين اتفاق مي افتد.

حشرات شما را مي خورند.
لاروها و كرم ها مي توانند در يك هفته 60% بدن شما را بخورند.

موهاي شما كم كم شروع به ريزش مي كنند.
بدن شما اول بنفش و سپس سياه مي شود، به دليل اينكه باكتري ها به هضم بدن شما ادامه مي دهند.

اگر بدنتان در دماي 50 ℉ بماند، 4 ماه طول مي كشد، تا تمام بافت هاي نرم تجزيه شوند و فقط اسكلتتان باقي بماند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ساعت: ۰۹:۵۳:۲۰ توسط:زهرا علي خوش موضوع: نظرات (0)